دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 5 هزارگزی شمال خاور لردگان، متصل به راه عمومی لردگان به پل کره واقع شده، جلگه و معتدل است و 138 تن سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولش غلات آبی و دیمی، شغل اهالی زراعت، گله داری و ذغال سوزی، صنایع دستی جاجیم بافی و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 5 هزارگزی شمال خاور لردگان، متصل به راه عمومی لردگان به پل کره واقع شده، جلگه و معتدل است و 138 تن سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولش غلات آبی و دیمی، شغل اهالی زراعت، گله داری و ذغال سوزی، صنایع دستی جاجیم بافی و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
مقلوب شاه راه، یعنی مردی که براهها شدن پیشۀ او بود و او بدین کار شاه بود، (از لغت فرس اسدی) (از فرهنگ نظام) : به راه اندر همی شد راه شاهی رسید او تا بنزد پادشاهی، رودکی (از فرس اسدی)، ، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) : به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت، رودکی، و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود
مقلوب شاه راه، یعنی مردی که براهها شدن پیشۀ او بود و او بدین کار شاه بود، (از لغت فرس اسدی) (از فرهنگ نظام) : به راه اندر همی شد راه شاهی رسید او تا بنزد پادشاهی، رودکی (از فرس اسدی)، ، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) : به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت، رودکی، و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود